فرار
فرار
فرار
شاعر :انوري
روبهي مي دويد از غم جان
روبه ديگرش بديد چنان
گفت: خير است، بازگوي خبر
گفت: خر گير مي کند سلطان
گفت: تو خر نه اي، چه مي ترسي؟
گفت: آري، و ليک آدميان
مي ندانند و فرق مي نکنند
خر و روباهشان بود يکسان
زان همي رسم اي برادر، من
که چو خر بر نهندمان پالان!
منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست.
روبه ديگرش بديد چنان
گفت: خير است، بازگوي خبر
گفت: خر گير مي کند سلطان
گفت: تو خر نه اي، چه مي ترسي؟
گفت: آري، و ليک آدميان
مي ندانند و فرق مي نکنند
خر و روباهشان بود يکسان
زان همي رسم اي برادر، من
که چو خر بر نهندمان پالان!
منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}